سینما بلاگ

وبلاگ گروهی اعضای(سلبق) کانون فیلم و عکس دانشگاه آزاد همدان - اخبار سینمای ایران و جهان - معرفی نقد و بررسی فیلم

سینما بلاگ

وبلاگ گروهی اعضای(سلبق) کانون فیلم و عکس دانشگاه آزاد همدان - اخبار سینمای ایران و جهان - معرفی نقد و بررسی فیلم

خبر بد

همه بچه های کانون یه روز قبل از اولین اکران ترم جدید شوک عجیبی رو متحمل شدن : 

امروز بهترین دوست همه ما کانونی ها حسین طاهری دچار یه سانحه تصادف شده و تو بیمارستان بستری شده . حسین عزیز :همه ی ما بر و بچه های کانون قدردون زحمات بی دریغ تو  کانون هستیم و منتظریم که هرچه زودتر برگردی و برنامه های کانون سروسامون بدی . 

به امید سلامتی تو بهترین دوست کانونی ها  

نظر سلامتیت۱۴ تا صلوات  

پیام تسلیت

میثم حبیبی عزیز ،

از طرف خودم و بقیه دوستان کانون درگذشت مادربزرگ گرانقدرتان را تسلیت گفته و از خدا برای بازماندگان طلب صبر میکنم.

قلم به دست آمدم

به نام نامی دوست

پیشنهاد خوبی مبنی بر ایجاد وبلاگ گروهی برای کانون ارائه شد و عملی شد.

میثم حبیبی عزیز دبیر کانون محترم فیلم و عکس و جناب آقای طاهری بنده را لایق اولین نوشته وبلاگ دانستند که بنابر دلایلی نپذیرفتم و امروز و همین ساعت از همین وبلاگ چند خطی را برایتان به یادگاری خواهم گذاشت.

کانون فیلم و عکس استُ دیگر کاریش نمی شودُ کرد! پس می نویسم:


حدود ۲۸ فیلم از ۲۸مین جشنواره فیلم فجر را دیدم که حدود ۲۵ آن در تهران بود و بقیه در همدان.اگر شما هم فیلم های جشنواره فجر را دیده اید نظر خود را نسبت به فیلم ها بگویید نظرات من هم در سایت سینمافا موجود می باشد.

امید است کانون روز به روز کانونی تر شود و دوستان عزیزی را در کانون ببینیم که نه مثل از بچه های بد کانون باشند و نه مثل خیلی ها که شبیه من هستند و کسانی به کانون بیایند که ممثل من نباشند.


بدورد با درود

علی وزینی


کانون فیلم وعکس دانشگاه

سلام به تمام دوستای کانونی 

 کانون فیلم وعکس دانشگاه ۴سال پیش تو یکی از اتاق ساختمان یادگار متولد شد تولدی که مثله همه تولدا باعث غافلگیری خیلی ها شد  

خیلی ها حتی فکر اینکه این کانون دانشجویی بتونه یکسال عمر کنه رو هم نمی کردن چون تو دانشگاه ما خیلی کانونهای دانشجویی درست شده بودن که حتی نتونسته بودن یه ترم هم عمر کنن  اما کانون ما تونست   با خیلی سختی های که جلوش بود تونست چون می خواست که بمونه  

تو این چهار سال خیلی ها رفتن خیلی ها هم اومدن خیلی ها که رفتن شون کمر کانون شکست مثل (ذکریا - رضا - سیهون -محمد رضا -مسعود و....)از خانمها اسم نبردم چون شاید ناراحت میشدن

اما کانون داره به راه خودش ادامه میده خیلی وقتا در جا زدیم مثل همه بچه ها اما الان کانون ما ۴سالشه  با یکه سر ی نیرو ی جدید که امیدوارم بتونن مثله بچه قدیمی روزهای خوشی روتو ذهن همه دانشجوها دانشگاه ایجاد کنن  .